-اکبر عبدی، بازیگر گرانمایه کشورمان در خاطره ا ی می گوید: یک روز در محل فیلمبرداری سریالی بودیم؛ هوا هم خیلی سرد بود. (مرحوم) حسین پناهی از ماشین پیاده شد بدون کاپشن گفتم: حسین، این جوری از خانه آمدی بیرون؟ نگفتی سرما می خوری؟ کاپشن خوشگلت کو؟ گفت: کاپشن قشنگی بود، نه؟ گفتم: آره. گفت: من هم خیلی دوستش داشتم، ولی سر راه یکی را دیدم آن را هم دوست داشت و هم احتیاجش داشت، اما من فقط دوستش داشتم...! قصه مهربانی و جوانمردی ایرانیان نسبت به هموطنان خود در هر دوره و زمان، میراثی ماندگار و کم نظیر در فرهنگ مردمان کشورمان است. تاریخ راکه ورق می زنی، می بینی مردم این دیار در هر بلوا و بلایایی که گرفتار شد
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان