-نمی دانم این روزها سقف آسمان زیادی پایین آمده یا قد من زیادی بلند شده که حس می کنم ستاره ها ته حلق ام هستند. خدا که جای خود دارد. انگار آمده پایین تا با من چایی بنوشد و آنقدر بهش خوش گذشته که یادش رفته دوباره برود سر جای خودش بنشیند.
گاهی فکر می کنم اگر به همه عزیز تر از جان های اطرافیان ام بگویم خدای را در پستوی خانه ام پنهان کرده ام با من چه می کنند؟ می خواهم صبح که از خواب بیدار شدم یقه خدا را بگیرم و بپرسم چرا؟ بپرسم چرا آدمی را سر راه من گذاشتی که پاهایم با او روی زمین نبود و ابرها خانه ام بوده اند و در یک لحظه تصمیم گرفتی من را از ارتفاع ابرها با سرعت نور پرتاب کنی ز
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان