- پهلوان های بعد از عملیات؛ یک ماجرای خواندنی و حکایت اوباشی که به سفارت عربستان حمله کردند)
صبح عملیات رمضان خیلی خسته برای یک ساعتی رفته بودیم داخل سنگر استراحت کنیم، شب خیلی سختی گذشته بود، چندین شهید داده بودیم، با آنکه تعدادی عراقی هم اسیر گرفته و مقدار زیادی ضربه به نیروهای دشمن زده بودیم، اما نتوانستیم مواضع جدید را نگه داریم.
خاکریز مناسبی برای دفاع در برابر پاتک عراقی ها فراهم نشده بود، برای همین نصفه شبی به جای اول برگشته بودیم. هوای گرم تابستانِ جنوب، باد و طوفان توام با خاک، خستگی شدید، گفته بودیم ماشینی برای عقب بردن اسرا بیاید آنهم نیامده بود!
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان