عاشقانه های من///قسمت دهم / ابتکار

-مهتاب مجابی-عده زیادی از شما قاعدتا الان منتظر آن لحظه ی جذابِ دعوای بین دو زن هستید که گیس همدیگر را می کشند و آرنج یکدیگر را گاز می گیرند. اما مجبورم ناامیدتان کنم. چرا که صحنه درگیری ما دو نفر اینطور اتفاق نیافتاد!
آن روز من با لباس گرم کن و کفش ورزشی مناسب که در صورت نیاز بتوانم بدوم و فرار کنم، زودتر از ساعت مقرر رسیدم به محل قرار، که پارکی بود دنج و خلوت و در تعطیلات نوروز پرنده هم پر نمی زد.
از ماشین پیاده شدم و دور رینگ بوکس که همان پارک مخوف بود شروع کردم به نرمش و حرکات کششی تا خودم را برای جنگ تن به تن گرم کنم.
یک پا را گذاشته بودم روی نیمکت و داشتم کش می آمدم، که