-در کودکی ام در کوچه پروانه پسری بود به نام "هروس".دم غروب که می شد وما بچه ها توی اوج فریاد زدن بودیم ،صدای زنی از لای یکی از درها آرام می گفت:"هروس هاری".ماندانا صادقی(سردبیر)- در کودکی ام در کوچه پروانه پسری بود به نام "هروس".دم غروب که می شد وما بچه ها توی اوج فریاد زدن بودیم ،صدای زنی از لای یکی از درها آرام می گفت:"هروس هاری". ما جیغ می کشیدیم وبرای این که همدیگر را سک سک کنیم به هم تنه می زدیم.صدا چند دقیقه بعد توی کوچه پروانه طنین انداز می شد :"هروس هاری"واین جا ما داشتیم پشت دست هایمان را تند تند بوسه می زدیم ومی گفتیم :"موچ خدا ،موچ خدا...""
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان