-بازي در چارديواري
لباس نظامي بر تن و تفنگ را روي شانههايش جابهجا ميكند. از راهروهاي تاريك و پر پيچ و خم ميگذرد و با يك حركت انگشت، تمامي دشمناني را كه سر راهش سبز ميشوند، نابود ميكند. او تمامي درهاي بسته را يكي پس از ديگري ميگشايد، قهرماني از جنس خط و رنگ و نقاشي كه در پشت قاب شيشهاي رايانه، شاديهايش زنداني شدهاند.
بازي نه فقط شادي
شايد اولين تعريفي كه از بازي كودكان به ذهن خطور ميكند، است. يعني كودكان به