-امیرقباد فرهی-بعد از آن دادگاه کذایی فکر می کردم شاید چون خیلی خانه نمی مانم و بیشتر وقتم را با پرسه در خیابان ها پر می کنم کسی به سراغم نمی آید. اما روزهای متمادی فراموش شدن، در خانه ماندم و کسی جز مدیر ساختمان که نگران نقدشدن طلب هایش و پرداخت قبض های رنگ و وارنگ بود، درِ خانه ام را نزد.
واقعا روزهایی هست که فراموش می شوم. روزهایی هم هست که خیلی فراموش می شوم. روزهایی هم هست که فراموشکار می شوم. اما هیچ چیز هیچ وقت سر جای خودش نیست.
مثلا وقتی نیاز نداری به یاد آورده شوی کسی در می زند و من هنوز هم عادت نداشتم از چشمی نگاه کنم و ببینم کیست که در می زند. با این حال خیلی طول کشید که
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان