-در حال گذر از قطعه 50 بهشت زهرا بودم که صدای پیرزنی ناخودآگاه مرا به سمتی کشاند. در حال صحبت با شهدای گمنام بود. کنارش نشستم و منتظر ماندم تا خواندن فاتحه اش تمام شود. سکوت را شکست و با مهربانی گفت "حال مادران این شهدا را به خوبی درک می کنم. من هم 15 سال چشم انتظار برگشت پسرم بودم." به سمت مزار پسرش حرکت کردیم. به سنگ قبر سیاهی رسیدیم که بر روی آن نوشته شده بود "شهید داود منصوری فرزند حسین". در ادامه ماحصل گفت و گوی خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس با اکرم شاه نظری مادر شهید "داود منصوری" را بخوانید. -فرزند چندم خانواده بود؟ مادر شهید: خداوند داود را پس ا
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان