-
طنز؛ نمیخوای قبول کنی که بدبختی؟!
توی تاکسی نشسته بودن و با لبخند ملیحی بر لب، راهی پیدا کردن شغل مناسبی برای مدرکم بودم. غم غریبی توی ذهنم بود و هی فریاد می زد: «از خونه زدی بیرون؟ خب که چی؟ می خوای بری دنبال یه کار جدید؟ خب که چی؟ می خوای مثل بقیه صاحب خونه بشی؟ خب که چی؟ زن؟ بچه؟»
ماهنامه خط خطی - محمد آقایی فرد: توی تاکسی نشسته بودن و با لبخند ملیحی بر لب، راهی پیدا کردن شغل مناسبی برای مدرکم بودم. غم غریبی توی ذهنم بود و هی فریاد می زد: «از خونه زدی بیرون؟ خب که چی؟ می خوای بری دنبال یه کار جدید
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان