-محمدرضا نیک نژاد آموزگار روبان قرمزی از گل فروشی دمِ دبیرستان خریدم. قیچی و چسب و سنجاق ته گرد را از معاون گرفتم و وارد کلاس شدم. مانند همیشه نام کوچک بچه ها را تک تک خواندم. خوشبختانه این کلاس خلوت است و بیش از آن که برای یکدیگر دانش آموز و آموزگار باشیم، دوستیم. گفتم بچه ها می شود کمکم کنید!؟ بهمن! تو این روبان را به تعداد بچه های کلاس ببُر. بنیامین تو هم بی زحمت برو به آقای فریدونی- مربی پرورشی- بگو بیاید و دوربین اش را هم بیاورد. از نظریان هم که گرافیتی های خوبی می کشد، خواستم که جمله «GETTING TO ZERO» را با ماژیکِ قرمز روی تخته بنویسد. بچه ها گفتن استاد! گویا امروز از آن روزهای
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان