- قصه آذر و امیر از قتل رسول
«مادر بزرگم را نكش»؛ اين آخرين جمله مرد جواني است كه پيش از مرگ از همسر جنايتكارش خواست از قتل زن سالخورده منصرف شود.
«مادر بزرگم را نكش»؛ اين آخرين جمله مرد جواني است كه پيش از مرگ از همسر جنايتكارش خواست از قتل زن سالخورده منصرف شود.
همسر مقتول كه آذر نام دارد، پس از ارتكاب دو فقره قتل به همراه پسرجوان دست به يك فرار ناكام زد تا اینکه خود را تسليم پليس كرد.
ب