-امروز داشتم می رفتم تجریش، تو تاکسی اومدم کرایه رو حساب کنم که دیدم راننده قبلی به جای سه هزار تومن، یک اسکناس هزار تومنی به هم داده و یک دوهزارتومنی صفه! راننده خط تجریش خندید و گفت، "خانم ببرش بانک ملی، بهت هزار تومنش رو می ده" من هم خندیدم و گفتم، "آره دیگه نصف دو هزار تومن باید هزار تومن بشه." خلاصه وقتی پیاده شدم، اومدم پول رو بندازم تو این سطل های آشغال بزرگِ کنار خیابون که یک لحظه از ذهنـم گذشت، "نکنه یکی از این افرادی که توی سطل های آشغال رو برای یه ذره پلاستیک و کاغذ و حتی غـذا می گردن، دلش خوش بشه که یه دوهزارتومنی پیدا کرده و بعد که ببینه نصفه ست ناراحت بشه.
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان