-
لطايف ادبي(1) نقيضه هاي شعري غرض از اين اشعار گوش و هوش و دل و جان، يک نفسي با من دار تا بداني که غرض چيست مرا، زين اشعار من دگر بهر تو يک سفره بسازم اکنون کاشتها آوردت گر تو بخواني يک بار ابتدا مي کنم اين سفره به نام غفّار که کريم است و رحبم و غفور و ستّار چند فصلي، صفت نعمت او خواهم گفت تا به جان شکر بگويي تو يکي را ز هزار(1) در حمد الهي به نام روان بخش روزي رسان که رزق آفرين است، پيش از روان(2) مرتب کن قوت، قبل از وجود پيامي ده لقمه