-
يادگاري آقا سيد علي حسين پور آن روز در مراسم نماز جمعه دانشگاه، حوالي چهار راه لشگر داخل دانشگاه، آمد ميان جمع بر و بچه ها بسيجي لشگر 27 حضرت رسول (ص) و چه بگو بخندها كه با ما نداشت ! قبيل از ين كه خداحافظي كنيم يكي از بچه ها به مناسبتي از عمليات والفجر مقدماتي و گردان سلحشور سيف كه در شب حمله ستارگانش يكي پس از ديگري غروب كردند، صحبت كرد. هنوز حرفهاي بنده خدا به نيمه نرسيده بود كه ديديم آقا سيد آرام آرام دارد اشك مي ريزد. از او پرسيديم : آقا سيد، چي