-گزارشگر: الهام فراهانی وارد بیمارستان طبی کودکان که شدم در حیاط بچه هایی را می دیدم در سنین مختلف به همراه پدر یا مادر خود؛ یکی سرم به دست یکی با ویلچر و... به سرعت از حیاط گذشتم چند طبقه ای را بالا رفتم تا به قسمت دیالیزی ها رسیدم. وارد راهرو که شدم فضای سنگین و بی روح آنجا مرا در خود فرو برد. از راهرو که رد میشدم شاهد نگاه کودکانی خسته و بی حال بودم در کنار مادران شان که وقتی به چهره شان نگاه میکردی شاید دل خستگی را در آن می دیدی. بالاخره وارد اتاق مخصوص کودکانی شدم که به دستگاه وصل بودند. کنار تخت دختری رفتم که مادرش دست او را در دست گرفته و پاهایش را ماساژمیداد.و دخترک از درد به خود می پ
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان