-هيچ كس آنان را دوست ندارد
محبوبه حسين زادهمادربزرگ، زمين تا آسمان با همه مادربزرگ هايي كه در قصه ها برايمان گفته بودند فرق داشت. از مادربزرگ فقط خاطره يي مانده از زني ساكت و آرام كه هميشه در دنج ترين گوشه يكي از اتاق هاي خانه دستش را زير سرش مي گذاشت و چادر گلدارش را بر سرش مي كشيد و به خواب مي رفت. از صبح تا شب فقط چند ساعت كوتاه بيدار بود كه به سكوت مي گذراند مگر وقتي كه باز دچار توهم مي شد. ما بچه ها باور مي كرديم كه صندوقچه پر از زيورآلات نقره و سكه هاي قديمي اش را زير درخت سيب خانه اش دفن كرده و چه روزها كه روياي دوران كودكي مان يافتن گنج مادربزرگ مي شد و منتظر مي مانديم تا تابستان
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان