-8 آبان 94 ساعت 18:9 بعد ازظهر وارد د فتر که شد م د ید م عد ه زیاد ی از د لنگرانان د ر اتاقم نشسته اند . یک تلویزیون بزرگ گذاشته اند روی میز و چند پشتی تکیه د اد ه اند به د یوار و زیرشان هم فرشی پهن کرد ه اند . من صفحه تلویزیون را نمی د ید م. فقط د لنگرانان را می د ید م که کنترل به د ست، تخمه می شکنند و با د قت تلویزیون می بینند . ناگهان رسایی فریاد زد : «یکی د یگه! یکی د یگه! بزن عقب.» زاکانی با کنترل فیلم را زد عقب. رسایی با هیجان گفت: «ببین! نفوذ کرد !» زاکانی گفت: «نههه، آقایون منصف باشید ؛ د ستش پایینه. این د یگه نفوذ نیست.» رسایی باز فریاد زد : «بابا از
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان