-
پرده ی سوم نويسنده: اکبر رضي زاده یک جرعه داستان پرده کنار مي رود. بازيگر گريه کنان- بدون پوشش- وارد صحنه شده، دست و پا مي زند. تماشاچيان از خنده، روده بُر مي شوند. در پرده ي دوم هنرپيشه لباس هاي اتو کشيده و مرتب دلقک ها را پوشيده، با حرکات پيچ در پيچ دست ها و اندام ها «پانتوميم» اجراء مي کند. تماشاچيان با نشاط و شادي محو حرکات او شده، مدام برايش دست مي زنند و سوت مي کشند. پرده ي سوم شروع شده، بازيگر وارد«سن» مي گرد. همه جا تاريک و ساکت است