-در برج نگهبانی، سربازی آغاز یک روز دیگر را چوب خط می زد. روز شیراز در زندان عادل آباد باران سختی می بارید، اردیبهشت به نیمه رسیده بود و بارش بهاری دیوارهای بلند و سر به آسمان کشیده را هاشور می زد.به گزارش مشرق، گام های لرزان و کشدار پسری 22 ساله آب های جمع شده در حیاط زندان را می شکافت و خطی به سمت چوبه دار می کشید. در میان جمعیت مختصری که به رسم تشریفات همراه متهم بودند تنها 3 نفر می دانستند که طناب، هرگز گلوی او را نمی فشارد. رضایت اولیای دم در جیب مردی 60 ساله بود که شغل اش، رضایت گرفتن از اولیای دم و ثابت نگه داشتن چهار پایه اعدام است. و دیگر بارش ابرها در مقابل چشم ها، زیبایی و شتاب خود ر
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان