-
خرافه گرايي، بازگشت به جاهليت خرافه، تار و پودِ خردها را در هم تنيده بود. هر روز و هر آن، بر تار تنيدگي خود مي افزود. و بر کوچک ترين روزنه هاي رو به روشنايي، تار مي تنيد. خردها و فکرها را از بالگشايي و حرکت به سوي آفاق و آفاق نگري باز مي داشت. چنان تارها به هم تنيده بودند که جنگلي انبوه را مي مانست، بدون اين که هيچ افق و کرانه اي پيدا و روزني رو به روشنايي گشوده باشد. تاريکي فضا را اندوده بود. خرافه، عنکبوت وار، همه گاه، همه جا و همه زوايا را د