-کدخدای ما تعدادی نوچه داشت.نوچه ها هم دوباره رئیسی داشتند که با کدخدا هماهنگ بود.روزی رئیس نوچه ها برنامه ریخت تا با کدخدا مجلس مشورتی و درخواستی داشته باشند.بر خلاف همیشه که کدخدا را به راحتی نمی توان دید اما برای این نوچه بلافاصله برنامه ریخت و همه یکه بزن ها را دور خود جمع کرد.بافق خبر ، اکنون سال 1405 است.پدربزرگم برایم از دهی تعریف می کند که در آن کدخدای پولداری زندگی می کرد.البته کدخداهای دیگری هم می آمدند در آن ده اما پس از مدتی می رفتند. بالاخره کدخدا کار خود را در ده شروع کرد.مردم همه خوشحال بودند که این کدخدا بومی و از مردم ده است.کدخدا چند سال قسمتی از ده را چرخاند اما طمع او گل کرد
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان