-به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ ،محسن بنگر در این متن نوشته است: آبجی گلم، عزیزم، قربونت برم دیگه ازم سوال نکنی محسن هادی توی اتاق توی اردوها اذیتت می کنه، چی بگم، جوابتو چی بدم، چه جوری توی چشات نگاه کنم، امروز موقع گذاشتن تو قبر، بغلت بودم ولی داشتم سکته می کردم، امروز گفتی محسن بچه های تیم اومدن؟ گفتم آره گفتی بگو زود بیان شاید هادی آخرین نفر باشه چون عادت داره توی ماشین بخوابه، دوست داشتم زمین باز بشه برم توی زمین، ولی بدون ما آبجی مونو با هانی و هانا تنها نمی ذاریم، عشق هم اتاقیم، داداشم، دوستم، همشهریم، همیشه توی قلبمه ولی بازم نمی دونم چه جوری تو چشات نگاه کنم.
یک
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان