-
پادشاهي بود عالم زان اوشاعر : عطار هفت کشور جمله در فرمان اوپادشاهي بود عالم زان اوقاف تا قاف جهانش لشگريبود در فرماندهي اسکندريمه دو رخ بر خاک ره آن جاه راجاه او دو رخ نهاده ماه رادر بزرگي خرده دان و خرده گيرداشت آن خسرو يکي عالي وزيرحسن عالم وقف رويش سر به سريک پسر داشت آن وزير پر هنرهيچ زيبا نيز چندان عز نديدکسي به زيبايي او هرگز نديدهيچ نتوانست بيرون شد به روزاز نکو رويي که بود آن دلفروزصد قيامت آشکارا آمديگر به روز آن ماه پيداآمديتا ابد محبوبتر زو آدميبرنخيزد در جها