-
داد از خود پيرتر کستان خبرشاعر : عطار گفت من دو چيزدارم دوست ترداد از خود پيرتر کستان خبروين دگر يک نيست جز فرزند منآن يکي اسبست ابلق گام زناسب ميبخشم به شکر اين خبرگر خبر يابم به مرگ اين پسرچون دو بت در ديدهي جان عزيززانک ميبينم که هستند اين دو چيزدم مزن از پاک بازي پيش جمعتا نسوزي و نسازي همچو شمعکار خود تا بنگرد بر هم زندهرک او در پاک بازي دم زندهم در آن ساعت قفاي آن خوردپاک بازي کو به شهوت نان خورد
#سرگرمی#