-
گم شد از بغداد شبلي چندگاهشاعر : عطار کس بسوي او کجا ميبرد راهگم شد از بغداد شبلي چندگاهدر مخنث خانهاي ديدش کسيباز جستندش به هر موضع بسيچشمتر بنشسته بود و خشک لبدر ميان آن گروهي بيادباين چه جاي تست آخر بازگويسايلي گفت اي برنگ راز جويدر ره دنيا نه مرد و نه زنيگفت اين قومند چون تردامنينه زني در دين نه مردي چند ازينمن چو ايشانم، ولي در راه دينشرم ميدارم من از مردي خويشگم شدم در ناجوانمردي خويشريش خود دستارخوان راه کردهرک جان خويش را آگاه کردکرد بر استادگان عزت نثارهم