-
پيش جمع آمد هماي سايه بخششاعر : عطار خسروان را ظل او سرمايه بخشپيش جمع آمد هماي سايه بخشکز همه در همت افزون آمد اوزان هماي بس همايون آمد اومن نيم مرغي چو مرغان دگرگفت اي پرندگان بحر و برعزلت از خلقم پديدار آمدستهمت عاليم در کار آمدستعزت از من يافت افريدون و جمنفس سگ را خوار دارم لاجرمبس گداي طبع ني مرد مناندپادشاهان سايه پرورد مناندروح را زين سگ اماني ميدهمنفس سگ را استخواني ميدهمجان من زان يافت اين عالي مقامنفس را چون استخوان دادم مدامچون توان پيچيد سر از فر اوآنک