-
اي لب گلگونت جام خسرويشاعر : عطار پيشهي شبرنگ زلفت شبروياي لب گلگونت جام خسرويخط تو يعني که هستم پهلويپهلوي خورشيد مشکآلود کردميببندد دست چرخ از جادويمردم چشمت بدان خردي که هستزانکه صورت نيست آن جز معنويکي توان گفت از دهان تو سخنگاه همچون ماه از بس نيکويگاه همچون آفتابي از جمالکژ چه گويم راست به از هر دويمن ندانم کافتابي يا مهيتو کله بنهاده کژ خوش ميرويعاشقان را جامه ميگردد قبامن ندارم زهره تا گويم تويگفته بودي آنکه دل برد از تو کيستدل به من ندهي و هرگز نشنويور بگويم