-
دردي است درين دلم نهانيشاعر : عطار کان درد مرا دوا تو دانيدردي است درين دلم نهانيدانم که مرا چنين نمانيتو مرهم درد بيدلانيتو يار کسان بي کسانيمن بندهي بي کس ضعيفمآني تو که ضايعش نمانيگر مورچهاي در تو کوبدوز تو کرم آيد و تو آنياز من گنه آيد و من اينمگر تو ز در خودم برانييارب به در که باز گردمخواه اين کن و خواه آن تو دانياز خواندن و راندنم چه باک استترسم ز جواب «لن تراني»گويم «ارني» و زار گريمعطار سخن مگو که جانيپيري بشنيد و جان به حق داد
#سرگرمی#