-
اي جان ما شرابي از جام تو کشيدهشاعر : عطار سرمست اوفتاده دل از جهان بريدهاي جان ما شرابي از جام تو کشيدهتا از رخت نسيمي بر جان ما وزيدهوي جان ما به يک دم صد زندگي گرفتهمثل تو هيچ گوهر نه ديده نه شنيدهاي جان پاکبازان در قعر هر دو عالمدر زير دام دنيا بر بويت آرميدهجانهاي عاشقانت چون مرغ بال بستههم شمع جان نهاده هم صبح دل دميدهآنجا که آتش تو بالا گرفته در دلهم کوه پست گشته هم چرخ در رميدهوآنجا که عرضه داده عشقت امانت خوددر جست و جويت از جان چندان به سر دويدهگردون سا