-
ترسا بچهاي ديدم زنار کمر کردهشاعر : عطار در معجزهي عيسي صد درس ز بر کردهترسا بچهاي ديدم زنار کمر کردهوز قبلهي روي خود محراب دگر کردهبا زلف چليپاوش بنشسته به مسجد خوشخورشيد خجل گشته رخساره چو زر کردهاز تختهي سيمينش يعني که بناگوششتا بر سر بازاري يکبار گذر کردهاز جادويي چشمش برخاسته صد غوغازنار سر زلفش عشاق کمر کردهچون مه به کلهداري پيروزه قبا بستهبگذاشته دست از بد صد بار بتر کردهروزي که ز بد کردن بگرفت دلش کليوين عاشق بي دل را بس تشنه جگر کردهصد چشمهي حيوان ا