-
اي روي تو شمع بتپرستانشاعر : عطار ياقوت تو قوت تنگدستاناي روي تو شمع بتپرستانچشم تو و صد هزار دستانزلف تو و صد هزار حلقهتا تو به درآيي از شبستانخورشيد نهاده چشم بر درواله شده در تو همچو مستانگردون به هزار چشم هر شبهرگز نرود به کافرستانآنچ از رخ تو رود در اسلامابجد خوانان اين دبستانپيران ره حروف زلفتهستند نه نيستان نه هستاندر عشق تو نيستان که هستنداز دينداران و بتپرستانممکن نبود به لطف تو خلقهر شير که خوردهاي ز پستانگوي تو که آب خضر بوده استبه زين نگريد سوي بستاناي بر