-
خط مکش در وفا کزآن توامشاعر : عطار فتنهي خط دلستان توامخط مکش در وفا کزآن توامدر غم لعل درفشان توامبي تو با چشم خون فشان همه شبمن چرا چشم بر دهان تواماز دهانت چو گوش را خبر استبي تو چون موي از ميان تواماز تو تا برکنار ماند دلمگر کنون زندهام به جان توامنيم جان داشتم غم تو بسوختروي بر خاک آستان توامروي خود ز آستين مپوش که منتا چرا رايگان گران تواممي ندانم من سبکدل هيچچون تو داني که مهربان توامکينهگيري ز من نکو نبودکه نه من مرغ آشيان توامچون زنم در هواي تو پر و بالکمترين