-
اي در درون جانم و جان از تو بي خبرشاعر : عطار وز تو جهان پر است و جهان از تو بي خبراي در درون جانم و جان از تو بي خبردر جان و در دلي دل و جان از تو بي خبرچون پي برد به تو دل و جانم که جاودانپير از تو بي نشان و جوان از تو بي خبراي عقل پير و بخت جوان گرد راه تونام تو بر زبان و زبان از تو بي خبرنقش تو در خيال و خيال از تو بي نصيبوآنگه همه به نام و نشان از تو بي خبراز تو خبر به نام و نشان است خلق رادر وادي يقين و گمان از تو بي خبرجويندگان جوهر درياي کنه تواز تو خبر