-
بس نظر تيز که تقدير کردشاعر : عطار تا رخ زيباي تو تصوير کردبس نظر تيز که تقدير کردچشم تو جانم هدف تير کردروي تو عقلم صدف عشق ساختگفت که اين جادوي کشمير کردنرگس جادوت دل از من ربودپيش تو يک مسله تقرير کردجادوي کشمير نيارد هميحلقه درافکند و به زنجير کردزلف تو باز اين دل ديوانه راکافريش عشق تو تعبير کردهر که سر زلف تو در خواب ديدهرچه دلم حيله و تدبير کردبا سر زلف تو همه هيچ بودکوکبهي زلف تو تأثثير کردکفر از آن خاست که در کايناتليک نکو کرد که تاخير کردزلف تو اسلام برافکنده ب