-
لب تو مردمي ديده داردشاعر : عطار ولي زلف تو سر گرديده داردلب تو مردمي ديده داردچه زنگي بچه ناگرديده داردکه داند تا سر زلف تو در چينبه جانم چون رهي دزديده داردچو حسنت مينگنجد در جهانيسر يک مژه هر کو ديده داردچو مژه بر سر چشمت نشاندکه چندين پردهي دريده داردوصال تو مگر در چين زلف استاگر دارد طمع بريده داردکنون هر کو به جان وصل تو ميجستکه شور او بسي شوريده دارداز آن شوريدهام از پستهي توز بهر کين زره پوشيده داردخيال روي تو استاد در قلبچرا چندين به خون غلطيده دارداگر آهنگ خو