-
قد تو به آزادي بر سرو چمن خنددشاعر : عطار خط تو به سرسبزي بر مشک ختن خنددقد تو به آزادي بر سرو چمن خنددحقا که اگر هرگز يک گل ز چمن خنددتا ياد لبت نبود گلهاي بهاري راياقوت و گهر بارد بر در عدن خندداز عکس تو چون دريا از موج برآرد دمدر روي تو همچون گل از زير کفن خنددگر کشته شود عاشق از دشنهي خونريزتچندان که کنم حيله بر حيلهي من خنددچه حيله نهم برهم چون لعل شکربارتتا حقهي پر درت هرگز به دهن خنددتو همنفس صبحي زيرا که خدا داندبر فرقت جان گريد بر گريهي تن خنددمن همن