-
روي تو شمع آفتاب بس استشاعر : عطار موي تو عطر مشک ناب بس استروي تو شمع آفتاب بس استقبلهي رويت آفتاب بس استچند پيکار آفتاب کشمزلف شبرنگ تو نقاب بس استروي چون روز در نقاب مپوشچين ابروي تو جواب بس استبه خطا گر کشيدمت سر زلفدر همه عمرم اين صواب بس استگر همه عمر اين خطا کردمدل من بي تو جاي تاب بس استتاب در زلف دلستان چه دهيبرد آن چشم نيم خواب بس استچه قرارم بري که خواب از مندر گذشته ز فرق آب بس استچه زني در من آتشي که مرااز توام سي در خوشاب بس استگر ز ماهي طلب کني سي روزعرق ر