-
اين گره کز تو بر دل افتادستشاعر : عطار کي گشايد که مشکل افتادستاين گره کز تو بر دل افتادستصد گره نيز حاصل افتادستناگشاده هنوز يک گرهمسيصد و شصت منزل افتادستچون نهد گام آنکه هر روزيشينزلالله مقابل افتادستچون رود راه آنکه هر ميلشعرش را رخت در گل افتادستچونکه از خوف اين چنين شب و روزور زنم زهر قاتل افتادستمن که باشم که دم زنم آنجاهر که زين قصه غافل افتادستهست ديوانهاي علي الاطلاقنقد در جان و در دل افتادستعقل چبود که صد جهان آتشزان بدين سير مايل افتادستفلک آبستن است اين