-
اي زده خيمهي حدوث و قدمشاعر : فخرالدين عراقي در سراپردهي وجود و عدماي زده خيمهي حدوث و قدمهم تويي راز خويش را محرمجز تو کس واقف وجود تو نيستوز تو خالي نبودهام يک دماز تو غايب نبودهام يک روزبر دو عالم کشيدهاند رقمآن گروهي که از تو باخبرنددو جهان کم ز قطرهاي شبنمپيش درياي کبرياي تو هستاز جمال تو شد جهان خرمبيوجودت جهان وجود نداشتآشکار است در همه عالمچون تجلي است در همه کسوتجز تو موجود جاودان کس نيستکه به غير از تو در جهان کس نيستاز خودم نيست آگهي ديگرتا مرا از تو