-
هنوز باغ جهان را نبود نام و نشانشاعر : فخرالدين عراقي که مست بودم از آن مي که جام اوست جهانهنوز باغ جهان را نبود نام و نشاندر آن نفس که ز جان جهان نبود نشانبه کام دوست مي مهر دوست ميخوردمدر آن مقام که ميزيستم به جان کسانبه چشم يار رخ خوب يار ميديدمز بادهاي که شد از لطف او قدح خندانتبسم لب ساقي مرا شرابي دادببين شراب چه باشد، نديم، خود ميدانمرا پياله چو جام جهاننما باشدکه جرعهچين در اوست روضهي رضوانشراب داد مرا ساقي از خمستانيکه خاکروب در اوست حوري و غلما