-
راه باريک است و شب تاريک و مرکب لنگ و پيرشاعر : فخرالدين عراقي اي سعادت رخ نماي و اي عنايت دست گيرراه باريک است و شب تاريک و مرکب لنگ و پيرز آن سراي راحتآباد قدم جويم نصيرتا قدم زين وحشت آباد عدم بيرون نهمجرعهاي، تا افگنم خود را به دريايي قعيرجذبهاي، تا بر کشم جان را ز قعر چاه تنتا کي از دون همتي گردم به گرد آبگير؟چند آخر بر لب دريا نشينم خشک لب؟سر بسر دريا شود، ني جوي ماند ني غديرتا که مستغرق شوم در قعر بحر بيخوديکز فروغ عکس آن گردد دو عالم مستنيرت