-
کي بود کين درد را درمان کني؟شاعر : فخرالدين عراقي کي بود کين رنج را آسان کني؟کي بود کين درد را درمان کني؟بيدلي را کي دواي جان کني؟کي بسازي چارهي بيچارهاي؟چند روي خوب را پنهان کني؟کي برون آيي ز پرده آشکار؟عاجزي را چند سرگردان کني؟چند رو گرداني از سرگشتهاي؟کابر رحمت بر سرم باران کنيدر بيابان غمم، وقت اين دم استچند بر خوان غمم مهمان کني؟بسکه غم خوردم ز جان سير آمدمتا کيم در بوتهي هجران کني؟دود سوز من گذشت از آسمانکز ميان آتشم بستان کنيهمچو ابراهيم از لطفت سزدهم س