-
اي رخ جان فزاي تو گشته خجسته فال منشاعر : فخرالدين عراقي باز نماي رخ، که شد بي تو تباه حال مناي رخ جان فزاي تو گشته خجسته فال منعشوه مده، که ميدهد هجر تو گوشمال منناز مکن، که ميکند جان من آرزوي توعمر شد و نميشود نقش تو از خيال منرفت دل و نميرود آرزوي تو از دلمچارهي من بکن، مجو بي سببي زوال منباز نگر که: ميکشد بي تو مرا فراق توطعنه مزن، که: نيستي شيفتهي جمال منز آرزوي جمال تو، نيست مرا ز خود خبرآه! اگر نسوختي آتش هجر بال منبر سر کوي وصل تو مرغ صفت پريد