-
تا کي از دست فراق تو ستمها بينيم؟شاعر : فخرالدين عراقي هيچ باشد که تو را بار دگر وابينيمتا کي از دست فراق تو ستمها بينيم؟جان فشانيم، اگر آن رخ زيبا بينيمدل دهيم، از سر زلف تو چو بويي يابيمچه شود گر بگذاري تو دمي ما بينيم؟روي خوب تو که هر دم دگران ميبيننداز فراق تو بگو: چند بلاها بينيم؟ما که دور از تو ز هجرانت به جان آمدهايمنيست ممکن که جمال تو در آنجا بينيمخورد زنگار غمت آينهي دل به فسوستا بود کان دل گمکردهي خود وابينيمگم شد آخر دل ما، بر در تو آمدهاي