-
چو آفتاب رخت سايه بر جهان انداختشاعر : فخرالدين عراقي جهان کلاه ز شادي بر آسمان انداختچو آفتاب رخت سايه بر جهان انداختهزار فتنه و آشوب در جهان انداختسپاه عشق تو از گوشهاي کمين بگشودز ذوق، هر که دلي داشت، در ميان انداختحديث حسن تو، هر جا که در ميان آمدمرا ز بهر چه آخر بر آستان انداخت؟قبول تو همه کس را بر آشيان جا کردبجاي خرقه به قوال جان توان انداختچو در سماع عراقي حديث دوست شنيد
#سرگرمی#