-
جوق قلندرانيم در ما ريا نباشدشاعر : عبيد زاکاني تزوير و زرق و سالوس آيين ما نباشدجوق قلندرانيم در ما ريا نباشددر هيچ شهر ما را کس آشنا نباشددر هيچ ملک با ما کس دوستي نورزدور هيچمان نباشد بگذار تا نباشدگر نام ما ندانند بگذار تا ندانندديوانگان ما را باغ و سرا نباشدشوريدگان ما را در بند زر نبينيدر تکيهاي که مائيم غير از صفا نباشددر لنگري که مائيم اندوه کس نبيندتسليم گشتگان را بيم از بلا نباشداز محتسب نترسيم وز شحنه غم نداريمبر خاک ره نشينيم گر بوريا نباشدبا خار خوش