-
ميکنم دل خرج، تا سيمين بري پيدا کنمشاعر : صائب تبريزي ميدهم جان، تا ز جان شيرينتري پيدا کنمميکنم دل خرج، تا سيمين بري پيدا کنمبه که ننشينم ز پا تا کافري پيدا کنمهيچ کم از شيخ صنعان نيست درد دين منهر نفس چون شمع ميخواهم سري پيدا کنمتا ز قتل من نپردازد به قتل ديگريتا ز کار درهم عالم، سري پيدا کنمرشتهي عمرم ز پيچ و تاب ميگردد گرهدست بر ديوار مالم تا دري پيدا کنماز بصيرت نيست آسودن درين ظلمت سراتا من بيدست و پا بال و پري پيدا کنماين قفس را آنقدر م