-
در نمود نقشها بياختيار افتادهامشاعر : صائب تبريزي مهرهي مومم به دست روزگار افتادهامدر نمود نقشها بياختيار افتادهامدر بهشتم تا ز اوج اعتبار افتادهامبر لب بام خطر نتوان به خواب امن رفتنيست جرم من اگر در رهگذار افتادهامخواري و بيقدري گوهر گناه جوهري استجام لبريزم به دست رعشهدار افتادهامز انقلاب چرخ ميلرزم به آب روي خويشميوهي خامم، به سنگ از شاخسار افتادهامهر که بر دارد مرا از خاک، اندازد به خاکسايهي سروم به روي جويبار افتادهامنيست دستي بر عن