-
از سر خردهي جان سخت دليرانه گذشتشاعر : صائب تبريزي آفرين باد به پروانه که مردانه گذشتاز سر خردهي جان سخت دليرانه گذشتهر چه در خواب نشد صرف، به افسانه گذشتدر شبستان جهان، عمر گرانمايهي ماکه قلم، بسته لب از نامهي ديوانه گذشتمنه انگشت به حرف من مجنون زنهاربارها سيل تهيدست ازين خانه گذشتدل آزاد من و گرد تعلق، هيهاتعشق اول قدم از کعبه و بتخانه گذشتعقل از آب و گل تقليد نيامد بيرونآنچه از عمر به بازيچهي طفلانه گذشتمايهي عشرت ايام کهنسالي شدعمر صائب همه در