-
زان خرمن گل حاصل ما دامن چيده استشاعر : صائب تبريزي زان سيب ذقن قسمت ما دست بريده استزان خرمن گل حاصل ما دامن چيده استتا باز کني بند قبا، صبح دميده استما را ز شب وصل چه حاصل،که تو از نازهر سوختهجاني که عقيق تو مکيده استچون خضر، شود سبز به هر جا که نهد پايگردن به تماشاي تو از صبح کشيده استما در چه شماريم، که خورشيد جهانتاباين قطرهي خون از سر تيغ که چکيده است؟شد عمر و نشد سير دل ما ز تپيدنبا شيشه پريزاد من از دست پريده استعمري است خبر از دل و دلدار ندارم